این رمان با تولد زال، فرزند سام پهلوان آغاز میشود.
پدرش با دیدن نوزاد غیر عادیاش (همچو دیوش) بسیار متعجب و خشمگین میشود و تصمیم میگیرد که....
بخشی از متن:
زال به چشمان سیمرغ خیره شد و گفت: آن زن و مرد که بودند؟ در خوابم زن و مردی دنبالم بودند و زن گریه میکرد. همان پرسشی که سالهای سال سیمرغ از آن میترسید و نگران بود مبادا زال از او بپرسد؛اینک بر زبان آورد....