خلاصه:
۳۰۰ سال پیش، آقای دکارت در یک شب سرد زمستانی؛پشت میز تحریرش نشسته بود و داشت از راز های شگفت انگیز دنیا سر در میآورد. تا اینکه به همه چیز شک کرد. از خودش پرسید ممکن است باور هایی که در کودکی به درستیشان مطمئن بودم، غلط باشد؟ ممکن است این دنیا خواب و خیال باشد؟ نکند فریب خورده باشم؟... و درگیر پاسخ دادن به سوالاتش است.
اگر شما هم در باور های خود تردید میکنید، پس فیلسوفی کوچک هستید و این کتاب مخصوص خود شماست!