خلاصه:
این کتاب، داستان یک دوستی غیر منتظره و دوست داشتنی است. بجر ساکت و درون گراست و از مهمان خوشش نمی آید. راستش را بخواهید، اصلاً از هیچ حیوان دیگری خوشش نمی آید! او تنها زندگی می کند و شخصیتی متمرکز، قابل پیش بینی و آرام دارد. در مقابل، اسکانک راسویی خوشحال پرحرف و پرجنب وجوش است. وقتی بجر به خودش میآید، می بیند اسکانک در خانه اش جا خوش کرده است و دنیای بجر زیر و رو می شود. آیا ممکن است این دو بالاخره یک روز شاید احتمالاً با یکدیگر کنار بیایند؟ روایتی بامزه، دلگرم کننده و آموزنده درباره ی خارج شدن از حاشیه ی امن خود و درک کردن شرایط دیگران است...