«به دستش بیار!» داستانی دربارهی سواد مالی برای کوچولوهاست. در خلال این داستان، مفهوم هدفمندی، راههای کسب درآمد، پسانداز و برنامهریزی برای رسیدن به هدف مطرح شده است.
بانیمانی برای نگهداری از باک، سگ دوستداشتنیاش، هفتهای ۱ هویج میگیرد. او برای تونی، برادر کوچکش، هم آواز میخواند و اینطوری ۱ هویج دیگر میگیرد. بانیمانی عاشق آواز خواندن است و دلش میخواهد وقتیکه بزرگ شد به خوانندهای مشهور و پولدار تبدیل شود. اما او چطور میتواند پولدار شود؟ تازه برای رسیدن به شهرت باید هزینه کند. ولی مگر با هفتهای ۲ تا هویج چنین چیزی شدنی است؟ اصلاً هزینههای تمرین آوازش را چهکسی میپردازد؟ مامانخرگوشه؟ شاید هم نه! به نظر میرسد که مامان بانی راهحل خوبی برای بانیمانی پیدا کرده است.