لطفا موبایل خود را در صفحه پروفایل کاربری ثبت و تایید کنید
خلاصه:
نوشته که دیگر ناامید شده بود با چشم های گریان به قد و بالای نقطه ها نگاهی کرد و گفت:«نه … دیگر کار من تمام شده و از شما هم کاری بر نمی آید.» نوشته هیچ وقت نقطه ها را جدّی نگرفته بود. باور نمی کرد آن ها بتوانند برایش کاری انجام بدهند.