خلاصه:
ایجی فلین شانزده ساله، تازه دبیرستان را تمام کرده است که کلیدی اسرارآمیز با نام و تاریخ تولدش پیدا میکند. اما این کلید دری است که به کجا باز میشود؟ ایجی قدم به آن سوی در میگذارد و خانهای فرسوده در شهری پیدا میکند که پژواک رازآلود قتل و دردسر را از پس قرنها باز میتاباند؛ لندن سال ۱۸۳۰. بیماری، قتل و جنایت در این نسخهی قدیمیتر لندن بیداد میکند؛ اما با شهر لندنی که ایجی آن را مثل کف دست میشناسد چقدر فرق دارد؟ ایجی باید رد کلید را دنبال کند و دربارهی اینکه واقعا به کجا تعلق دارد، تصمیم بزرگی بگیرد...