رمان «زال و رودابه»، پانزدهمین جلد از مجموعه رمانهای شاهنامه با بازآفرینی محمدرضا یوسفی، داستانی است سرشار از مهر، شگفتی و دگرگونی. داستان از جایی آغاز میشود که در میان مراسمی پرهیاهو، دو دیو به نبردی سخت مشغولاند؛ اما زال، فرزند سام نریمان، برخلاف دیگران که سرگرم تماشای جنگاند، از این صحنه آزرده میشود.
او با فریادی شجاعانه، پیشنهاد میدهد که بهجای جنگ و خشونت، از دوستی و مهر سخن بگویند. همین دگراندیشی، آغازگر دورهای تازه برای زال است؛ سام، پدرش، ردای شهریاری سیستان را به او میسپارد. در ادامه، ماجرای آشنایی زال با رودابه (دختری از خاندان ضحاک ) روایت میشود. عشقی که همگان را به حیرت و تردید میاندازد؛ اما زال با پایداریاش در برابر رسم و مذهب و مخالفتها، راهی نو پیش میگیرد.
این رمان با نثری ساده و پرکشش، نوجوانان را با یکی از عاشقانهترین داستانهای شاهنامه آشنا میسازد.