خلاصه:
عباس کوچولو می ایستاد و تماشا می کرد؛ صحنه هایی که می دید همه در اتاق های بزرگ حافظه اش مثل گنج باقی ماند. اتاق هایی که بعدها درهایش یکی یکی باز شد و هر خاطره اش ماجرای فیلمی شد. عباس بیش از چهل فیلم ساخت فیلم هایی که مثل فیلم های هیچکس دیگر نبود؛ ساده ، عمیق و آرام بود. درست مثل خودش فیلم هایش در ستایش زندگی بود و بر سینمای ایران و جهان تأثیرات بسیار شگرفی گذاشت...