لطفا موبایل خود را در صفحه پروفایل کاربری ثبت و تایید کنید
خلاصه:
از همان لحظه که رستم به دنیا آمد،صدای گریه او در آسمان پیچید.
او را پیش رودابه بردند تا شیر بخورد. شیر رودابه تمام شد اما گریه رستم قطع نشد...پرستاری از دربار هم آمد و به رستم شیر داد، اما باز گریه رستم ادامه داشت...