جلد چهارم مجموعهی نبرد با شیاطین با عنوان بِک، ما را به گذشتهای دورتر از داستان گروبز میبرد؛ جایی که دختری به نام "بک" در یکی از روستاهای باستانی زندگی میکند. او حافظهای بینظیر دارد و حتی دوران نوزادی خود را نیز به یاد دارد. در این کتاب، حملات مداوم شیاطین به روستا، وحشت و نگرانی ساکنان را به همراه دارد تا اینکه بک با جادوگری مرموز مواجه میشود که از «تونلها» میگوید؛ درگاههایی پنهانی بین دنیای انسانها و شیاطین.
داستان «بک» سرشار از فضاسازی تاریخی، رازآلود و ترسناک است که ریشههای اصلی تقابل انسان و شیاطین را آشکار میسازد. این کتاب با لحن و روایتی متفاوت، پایههای نبردی را که در جلدهای بعدی اوج میگیرد بنیانگذاری میکند. بک نهتنها شخصیتی محوری و قدرتمند است، بلکه در ادامهی سری، نقشی تعیینکننده در برابر تاریکی و نیروهای شریر خواهد داشت. این جلد برای خوانندگانی که به دنبال عمق بیشتر در دنیای دارن شان هستند، بسیار کلیدی است.