خلاصه:
میگویند خیلی وقت است که جادو از بین رفته… آیا حقیقت دارد؟ اتفاقهای خیالی ناگوار روی زندگی ملالآور بِرت سایه انداختهاند، اما دختری شجاع و ماجراجو به نام فینچ، با پاهایی آهنین او را نجات میدهد. آنها با کشتی هوایی دزدان دریایی در میان ابرها بهسمت سرزمین فراموششدهی فِرِنور پرواز میکنند. جادو سرنوشت آنهاست، بِرت بهزودی خواهد فهمید…