این داستان سرگذشت پرفراز و نشیب کیومرث را روایت میکند و میگوید چه شد که سرانجام او به نخستین پادشاه جهان تبدیل شد.
بخشی از متن: کیومرث از کودک پرسید: نامت چیست؟ کودک سخن او را نفهمید. به مادرش که با گیسوان بلند کنارش بود نگاه کرد اما مادر هم ندانست کیومرث چه میگوید.
مردان و زنان شگفتزده به هم چشم دوختند.
زنی گفت: کسی در میان ما نامی ندارد، این کودک نام شما را دزدید. کیومرث بلند شد و گفت: شما هیچیک نامی ندارید؟ چگونه یکدیگر را صدا میکنید؟ که پیرمردی آمد و گفت...