خلاصه:
تابستان تمام شده و مدرسهها باز میشوند. سال جدید، آموزگار جدید… و دوستهای جدید؟ حرفش را هم نزنید! اسکار دوست جدید نمیخواهد. فعلاً و همیشه نورا بهترین دوست اوست. ولی نورا با دختر دیگری به نام موریل آشنا شده و با هم دربارهی «مسائل» خودشان حرف میزنند. بدتر از همه این است که میخواهند مهمانیای ترتیب بدهند که فقط برای دختر هاست… قضیه روشن است: اسکار دیگر بهترین دوست نورا نیست، پس راه دیگری برایش نمیماند مگر اینکه توی کتابخانه آگهی بزند تا کس دیگری را پیدا کند که بهترین دوستش بشود...